بازاریابی جناحی
بازاریابی جناحی زمانی اتفاق می افته که میریم سراغ نقطه ضعف های رقیب، چه در محصول/خدمت چه در سهم از بازار.
در این استراتژی نقاطی رو پیدا میکنیم که رقیبمون در اونها عملکرد مناسبی نداره یا ما در اون نقاط قویتر هستیم. با این ترفند سهم بازار رقیب رو مال خود میکنیم.
بکاربرد بازاریابی جناحی
بین صنایع همسان خیلی کاربرد داره و خیلی هم دیده میشه، مثلا دو شرکت مواد غذایی با آرایشی و…
از طرفی زمانی که میخوایم با یه رقیب برزگتر از خودمون وارد بازی بشیم هم Flanking Marketing عجیب کاربرد داره.
معمولا کمپانی های بزرگ واقعا نمیتونن تمام نیازها رو پوشش بدن و محصول/خدمتشون خوبه حتی بعضا عالیه اما، کامل نیست.
دقیقا همین کامل نبودن هست که فضا رو برای بازاریابی جناحی ایجاد میکنه. از اونجایی که هیچوقت هیچکس به کمال نمیرسه Flanking Marketing همیشه یه استراتژی اجرایی هست و خواهد بود.
مثال برای Flanking Marketing
اگر واقعا دوست دارید عمق این استراتژی رو درک کنین، دو سه اپیزود از پادکست چهارچرخ رو گوش کنین.
در صنعت اتومبیل به فراوانی زیاد Flanking Marketing کاربرد داره و استفاده شده و میشه.
در صنعت آرایشی بهداشتی هم به کرات میبینیم که برندها دست رو نقطه ضعف های هم میذارن و محصول پشت محصول میفرستن تو بازار.
مثال ایرانی برای بازاریابی جناحی
براتون از تاکسی های اینترنتی بگم:
ماکسیم خواسته یا ناخواسته از این استراتژی بازاریابی استفاده کرده.
اسنپ و تپسی و قبلترش دیگران تمرکزشون رو سفزهای درون شهری هست و ماکسیم بیخیال درون شهری میشه و میره سراغ سفرهای بین شهری.
البته یکم فکر کنین رد این استراتژی رو بین کاله و پگاه و عالیس هم میبینین.
به رسم خودمون و برای دوستان کنجکاو :
دیدگاهتان را بنویسید