بازاریابی پارتیزانی
تعاریف بازاریابی پارتیزانی رو همه جا و در تمام سایت های داخلی و خارجی میتونین پیدا کنین.
اجازه بدین من به اصل مطلب بپردازم و ایده ی کلی این استراتژی جذاب رو واستون پرزنت کنم.
بازاریابی پارتیزانی چیست؟
اکثر استراتژی های بازاریابی یک چهارچوب واضح و مشخص رو دنبال میکنن و برنامه ریزی ها در همون قالب داره شکل میگیره.
تو گوریلا مارکتینگ قراره همه ی چهارچوب ها رو کنار بذاریم و هرچه آزادانه تر کارکنیم.
تو بازاریابی چریکی میتونیم از کلیشه ها وام بگیریم، میتونیم کلیشه ها رو دور بریزیم و کلا رو خلاقیت بازی کنیم یا هرچی.
اجازه بدین یه مثال بزنم بعد قصه رو ادامه بدین.
مثال برای بازاریابی پارتیزانی
چون نمیخوام درگیر اسم ها و کشورها و برند ها بشیم، این مثال رو خیلی لخت میبرم جلو که تمرکزمون رو محوریت استراتژی باشه.
استخدام دزدها (جیببرها)
در یک کشوری که آمار دزدی موبایل خیلی بالا بود، یک شرکت بیمه موبایل دست به یک حرکت جذاب زد.
این شرکت یکسری کارت ویزیت دقبقا در ابعاد گوشی های متداول اون زمان طراحی و چاپ کرد. (بلکبری متداول بود)
در مرحله بعد یه تعداد گوشی دزد و جیببر استخدام کرد تا این کارت ها رو بدون اینکه آدما بفهمن تو جیب و کیفهاشون بذارن.
روی اون کارت ها علاوه بر اسم شرکت بیمه و اطلاعات تماسشون یک جمله هم نوشته بود:
اگر ما تونستیم بدون اینکه متوجه بشین این کارت رو تو جیبتون بذاریم، به همین راحتی هم میشه یکی گوشیتون رو برداره.
چند ثانیه فکر کنین روش.
این مثال واقعا رسالت بازاریابی پارتیزانی رو میرسونه.
حتی بنظرم امبوش مارکتینگ یا همون بازاریابی کمینی هم یکی از فرزندان خلف Guerilla Marketing هست که الان خودش یک استراتژی مستقله.
لطفا عبارت زیر رو گوگل کنین و از دیدن مثال ها لذت ببرین :
guerilla marketing examples
اگر واسه سرچ تنبلی کردین اینجا کلیک کنین
دیدگاهتان را بنویسید