بازاریابی افزودنی یا بازاریابی ارزش افزوده
در بازاریابی ارزش افزوده سعی می کنیم ارزش و اعتبار خرید مشتری رو با پیشنهادی که به مشتری ارائه میکنیم بالا ببریم.
اول یک مثال بزنیم که مطلب از حالت گنگ خارج بشه بعدش یکم بیشتر روش صحبت کنیم که کامل جا بیوفته.
مثال برای بازاریابی ارزش افزوده
برای مثال یک پیتزافروشی میتونه بگه که من پیتزا با کیفیت عالی یا قیمت پایین می دم.
این میشه پرزنت کردن ساده کسب و کارش، حالا میتونه پیشنهادش رو به صورت دیگه هم بیان کنه:
بگه فرض مثال با خرید پیتزا از من در ازای هر یک پیتزا دو تا پیتزا بگیرید یا با خرید پیتزا از من پیک رایگان دریافت کنید.
پس بازاریابی ارزش افزوده بازاریابی هست که در اون بیزینس پیشنهاد خودش رو با ارزش بیشتر به مخاطبش ارائه میکنه.
توضیحات تکمیلی برای Augmented Marketing
ببینین الان تعریف این استراتژی رو میدونین و مثال هم براش گفتیم.
حالا بیاین یکم با هم بازش کنیم.
در حالت نرمال مشتری یک پولی رو پرداخت میکنه و به ارزش اون پولی که پرداخت کرده یه چیزی دریافت میکنه.
در واقع همون قدر که پول میده همون قدر آش میخوره، ایده بازاریابی ارزش افزوده این هست که ارزش بیشتر ایجاد کنیم.
یعنی بیشتر از مقداری که پول داده بهش آش بدیم یا علاوه بر آش یه چیزای دیگه ای هم بهش بدیم.
مثلا چیا :
- حجم بیشتر محصول
- زمان بیشتر
- احترام
- حسه خوب
- جایزه
- آسون کردن کارش
- پشتیبانی
و هزار تا چیز دیگه که نسبت به هر کسب و کار متفاوت میشه.
واسه اینکه تکرار مکررات نکنم اینجا بخش اشتباهات متداول رو بخونین اونجا بیشتر بازش میکنم.
اشتباهات متداول در اجرای بازاریابی ارزش افزوده
خوب از اونجایی که ما در کشور عزیزمو به دلایل مختلف از جمله ناآگاهی و تنبلی گند میزنیم به استراتژی های دسته اول و آخرش هم میگیم :
بد بود، جواب نداد، همون کاره خودم رو میکردم بهتر بود.
باید یکم آسیب شناسی کنیم.
این رو بدونیم که کلیت این استراتژی ایجاد ارزش برای مخاطب هستش.
علاوه بر آشی که پولش رو داده دیگه چکار ها میتونیم بکنیم براش یا چیا بدیم بهش مثال هاش رو بالا گفتم
اشتباه اول : مشتری مون رو نمیشناسیم
باز طبق معمول بی توجه به اصول CRM و اینکه مشتریان ما کیا هستن از چه قشری هستن وضع درآمدشون چطوره یه چیزی رو به عنوان ارزش افزوده انتخاب میکنیم.
اینجوری جواب نمیده خواهر من برادر من.
اشتباه دوم : همه رو به یک چوب میرونیم
باز بی توجه به انواع مشتری ها یک فاکتور رو انتخاب میکنیم و همون رو به همه ارائه میکنیم.
دقت کنین ارزش های مردم باهم متفاوته شاید باید چند نوع ارزش ایجاد کنین.
اینجا میتونین از استراتژی بازاریابی خوشه ای یا سبدی الهام بگیرین.
اشتباه سوم : بی توجه به ارزش های مشتری ارزش خودمون رو ارائه میدیم
این یکی خیلی متداول هست، اجتناب ازش هم خیلی آسونه
خیلی وقتها کاری که برای شما آسونه یا چیزی که برای شما در دسترس هست واسه مشتری ارزش محسوب نمیشه.
خیلی آسون :
ببینید مشتری چیا براش خوبه
ببنیند چیا برای شما راحته که بهش ارائه بدین
نقاط مشترک این دوتا میشه ارزش افزوده ی کارامد.
اشتباه چهارم : تعهدهایی رو میدیم که از پسش بر نمیایم
آخ آخ هیچی بد تر از این نیست که ارزش افزوده ی شما علت خرید مشتری باشه و شما نتونین سر قولتون بمونین.
مثلا : ما غذای شما رو کمتر از 10 دقیقه تحویل میدیم. بعد این بشه بیشتر از 10 دقیقه، در این حالت مشتری از شما متنفره
یا ما با خرید فلان چیز به شما یک گلدون میدیم، طرف خرید میکنه، شما : ببخشید گلدونامون تموم شده
یکی دیگه هم بگم، ما پیک رایگان داریم، طرف خرید میکنه، شما : ببخشید امروز پیک نداریم.
لطفا چیزهایی رو قول بدین که مطمئن باشین از پسش برمیاین.
کلام آخر در باب بازاریابی ارزش افزوده
بیاین یک جمع بندی کنیم که این مطلب طولانی شدش.
وقتی دارین از استراتژی بازاریابی ارزش افزوده استفاده میکنین، مشتری هاتون رو بشناسین، ارزش هاشون رو پیدا کنین، توانایی هاتون رو بدونین، ارزش یا ارزش های افزوده مناسب رو انتخاب کنین و مطمئن بشین که از پس ارائه شون بر میاین.
مطمئنم که فروشتون چشم گیر افزایش پیدا میکنه.
دیدگاهتان را بنویسید